زمانیکه میخواستیم حرکت کنیم.از مامورینی که انجابودنددرموردامنیت جاده سوالاتی پرسیدم تابااطمینان خاطربه راهمان ادامه دهیم.حدودساعت نه ونیم شب حرکت رادردل کویر شروع کردیم.واقعاباصحنه ای روبروشدیم بس زیباودیدنی بودوان چیزی نبود جزقدرت خداوند.که ازدیدن اسمان کویر همچون زلیخاودیگران بادیدن یوسف که انگشتشان رابریدند.مانیزاینگونه حالی داشتیم.ودراین راه سرعت خودروبیش از160کیلومتربود.واین درحالی بودکه حدودیک ساعت ازحرکتمان مگذشت تااینکه به شهرخیالی رسیدم.درموقع حرکت به جلوکه نگاه می کردیم.گویاداریم به کوه برخوردمی کنیم.اماچنین نبود.ادامه سفردرفرداشب.
سفرازانجاشروع شدکه رصدهلال ماه محرم عازم زابل شدیم.که دراین سفرتجربهای زیادی به دست اوردم ازجمله کاربادستگاه GPS راکه برای من خیلی جالب بود.سفرازیزدساعت 3بعدظهرشروع شدکه پس ازطی کردن330کیلومتربه کرمان رسیدیموحدود70کیلومتربه سمت شهرنهبندانحرکت کردیم که به شهری بنام شهدادرسیدم چهره شهدادبه همه چیزشبیه بودالا به شهرامادراین شهرچیزی وجدداشت که غیرقابل قبول بودوان چیزی نبودجزیک رستورانیواقعا"جالبودیدنی.اگرمایلیددراین سفرهمراه ماباشیدهرشب سری به مابزنید متشکرم.
باسلام خدمت مهندس رستمی ازراهنمای شمااستادمحترم کمال تشکروقدردانی رادارم(کریم)